۱۳۸۷ دی ۱۲, پنجشنبه

پنجه‌ی ناباکوف
و
در انتظار لولیتا

پنج تا از اصلی‌ترین رمان‌های ناباکوف را در این ایام خواندم و برای هر یک یادداشتی نوشتم. یادداشت‌هایی که هدف‌شان ارائه‌ی داده‌هایی مختصر اما کارآمد و راه‌نما بود تا کمکی باشد برای آن‌ها که می‌خواهند آثار ولادیمیر ناباکوف، نویسنده‌ی بزرگ روس، را بخوانند؛ نویسنده‌ای که در جوانی از روسیه به اروپا، و در نیمه‌ی عمر از اروپا به آمریکا، می‌رود و بیشتر عمرش را در سفر از این شهر و کشور به شهر و کشور دیگر است. ناباکوفی که در کنار داستان‌نویس بودن، استاد دانشگاه هم بوده و کارهای تحقیقی و انتقادی مهمی نیز نوشته است. ناباکوفی که نه تنها با میهن‌اش که بعدها با زبان مادری‌اش هم وداع می‌کند.
تا اطلاع بعدی، تا زمانی که جرأت کنم و بروم سراغ لولیتا، ناباکوف‌خوانی تعطیل می‌شود. تا آن روز.

یادداشت‌هایم درباره‌ی این پنج رمان:

دعوت به مراسم گردن‌زنی

خنده در تاریکی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر